بوی رفتن میدهی
در را باز میگذارم
وقتی برو که گنجشکها و ستارهها
خوابند…
پنجره دلش ریخت
سنگ فرش، پر زخم شد
در کوچههای زخمهای روشنش
قلب پاره پاره مورچهای
راه میجست.
سراغ تو را گرفتم
خندیدند.
نمیدانند
روی تمام دندانهایشان
نام تو حک شده است
که میخندم.
ღخانه پسر تنهـــــــاღ...
ما را در سایت ღخانه پسر تنهـــــــاღ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mehdi homealoneboy بازدید : 133 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1391 ساعت: 18:21